پيام
+
گر چه تو طبيبي و دوا درست مي کني
کمي براي خير ما بلا درست مي کني
از اين طرف هميشه بارها خراب مي کنم
از آن طرف هميشه بارها درست مي کني
اگر چه من خجل شدم، اگر چه سنگ دل شدم
تو از وجود سنگ هم طلا درست مي کني
من از گناه خسته ام، از اشتباه خسته ام
به جان مادرت بگو مرا درست مي کني؟!
گداي آستانه ات شدن به دست ما نبود
تو با کريمي خودت گدا درست مي کني
سعيد عبدلي
93/6/8
عاشق خدا باش
کنار تو غريبه هاي شهر نيز راحتند/
تويي که از غريبه، آشنا درست مي کني
عاشق خدا باش
اگر بناست بعد از اين مرا خراب تر کني/
از اول اين خراب را چرا درست مي کني؟!
عاشق خدا باش
از اين دلي که سال هاست بندگي نکرده است/
فقط تويي که بنده ي خدا درست مي کني
عاشق خدا باش
و يک غروب مي رسي و گنبد بقيع را/
شبيه گنبد امام رضا درست مي کني/ شعر از علي اکبر لطيفيان
سعيد عبدلي
@};-